اکنون پذیرفتهشدگان این مرحله فرصت دارند از 15مرداد اقدام به انتخاب رشته کنند. انتخاب رشته همچون خود آزمون کاری سخت و اضطرابآور است؛ چرا که با آینده زندگی جوانانی که امروز با شور و شوق از مرحله اول این مسیر دشوار سربلند بیرون آمدهاند، ارتباط نزدیک دارد.
در روزهاي آینده فکر و ذکر قبولشدگان و خانوادههای آنها این است که راه صحیح برای انتخاب رشته چیست؟ چگونه انتخاب رشتهای باید انجام داد که از جمیع جهات خیر کنونی و آینده داوطلب در آن باشد. برای انتخاب رشته برخی شاخصها وجود دارد که توجه به آنها میتواند کمک کار دانشآموزان و خانوادههای آنها در مسیر این انتخاب قرار گیرد.
ازجمله این شاخصها علاقه شخصی داوطلب، بازار کار آینده رشته مورد نظر، سطح دانشگاه مطلوب، رتبه کسبشده توسط داوطلب در مرحله اول آزمون و شهر محل دانشگاه را میتوان برشمرد.
علاقه مهمترین عنصر تأثیرگذار برای انتخاب رشته است. البته باید توجه داشت که وقتی از علاقه سخن گفته میشود، منظور علاقه داوطلب و نه پدر یا مادر و یا فامیل دور و نزدیک است. ورود بدون علاقه دانشجو به یک رشته دانشگاهی در بسیاری از موارد مانع به سرانجام رسیدن تحصیلات میشود و در بهترین شرایط نیز سرانجام مطلوبی در پی ندارد.
تجربههای سالهای طولانی برگزاری آزمون سراسری و انتخاب رشته نشان از موارد پرشماری دارد که اعضای خانواده دانشآموز برای جبران ناکامیهای تاریخی خویش و یا بر اثر رقابتهای ناشی از چشم و همچشمی با فامیل و همسایگان فرزندان خود را بر آن داشتهاند تا رشتهای در خلاف مسیر علاقه شخصی خود انتخاب کنند که در نتیجه، این امر به تباهشدن زندگی آینده چنین دانشآموزانی منجر شده است.
علاقه یک ویژگی شخصی است که از یک فرد به فرد دیگر میتواند متفاوت باشد و علاقه فرزند ضرورتا با علاقه پدر یا مادر یکسان نخواهد بود. لذا شایسته است خانوادهها به انتخاب رشته فرزند خود از منظر جبران ناکامیهای قبلی و یا تحقق رویاهای فردی آینده خود و نیز رقابتهای فامیلی و چشم و همچشمیهای جورواجور ننگرند و فقط از فرزند خود دقیق بپرسند که علاقه شخصی او برای ادامه تحصیلات در چه زمینهای است و آنگاه آن رشتهها را در مرحله انتخاب مدنظر قرار دهند.
بازارکار آینده شاخص مهم دیگری در زمینه انتخاب رشته است. در دنیای کنونی دانشگاه رفتن صرفا برای فراگرفتن دانش آکادمیک و کسب وجه روشنفکری نیست. با توجه به اجتماعیشدن و تجاریشدن علم، دانشگاه عرصه آمادهسازی جوانان برای حضور در بازار کار است. جوانانی که امروز با شوق فراوان وارد دانشگاه میشوند، باید منتظر باشند تا بعد از پایان دانشآموختگی در یک مرحله توانایی ورود به بازار کار برای تأمین معاش خود و خدمت به جامعه خویش را داشته باشند.
امروزه یکی از مشکلات جامعه خیل عظیم بیکارانی است که تحصیلات دانشگاهی دارند که بخشی از این امر از عدمارتباط رشتهها با بازار کار نشأت میگیرد. بر این اساس در انتخاب رشته باید بازار کار آینده رشته انتخاب شده با یک رویکرد آیندهنگرانه مدنظر قرار گیرد. نباید مقهور اسم و رسم رشتهها شد. هماکنون در برخی رشتههای اسم و رسمدار، دهها هزار فارغالتحصیل بیکار وجود دارد درحالیکه جامعه به نیروی کار در برخی رشتههایی که ممکن است چندان معروفیت ندارند نیاز دارد.
تجربه جوانان بیکار فارغالتحصیل دانشگاه در برخی رشتهها همچون چراغی در مسیر انتخاب رشته داوطلبان باید عمل کند. سطح دانشگاه مورد نظر نیز یک شاخص مهم دیگر در مرحله انتخاب رشته است.
دانشگاهها نیز همچون سایر نهادهای اجتماعی دارای رتبهبندیهای متعدد است. برخی دانشگاهها که از سابقه طولانیتری برخوردارند یا در پایتخت و مراکز استانها قرار دارند شاید از بقیه دانشگاهها برخوردارتر باشند. بر همین اساس این دانشگاهها خواهان بیشتری دارند.
با توجه به محدودیت آنها در پذیرش تعداد دانشجو در هر سال طبیعتا همه قادر نیستند به این دانشگاهها وارد شوند و اگر داوطلبان به این نکته توجه نکنند، ممکن است شانس پذیرش در سایر دانشگاهها را نیز از دست بدهند.
از جهت دیگر پولی یا غیرپولی بودن دانشگاههای مدنظر مهم است. ممکن است بتوان در یک دانشگاه پولی رشته خوبی بهدست آورد اما درعینحال خود و خانواده قادر به تأمین هزینههای چنین رشتهای در آن دانشگاه پولی نباشند.
رتبه کسب شده در مرحله اول آزمون هم در مرحله انتخاب رشته باید مورد توجه جدی باشد. رتبه بهدست آمده نتیجه آزمون برگزار شده است. اگرچه ممکن است به دلایل مختلف رتبه نشاندهنده واقعیت وضعیت تحصیلی و توان علمی دانشآموز نباشد اما درهرحال در انتخاب رشته نقش تعیینکنندهای دارد. دانشگاههای درجه یک و اسم و رسمدار، معمولا پذیرنده داوطلبان رتبههای بالا هستند.
پس کسانی که احیانا رتبهشان کمتر شده باید به سایر دانشگاهها که رشتههای آنها را دارند توجه کنند تا بتوانند جایگاه مناسب بهدست آورند و شانس ورود به دانشگاه در سالجاری را از دست ندهند.و در نهایت اینکه کدام شهر برای ادامه تحصیل انتخاب شود هم مهم است. اگر از چند دانشگاه مهم کشور بگذریم، بقیه دانشگاهها تاحدودی همسطح هستند.
در پرتو گسترش کمی آموزش عالی در 2 دهه گذشته امروزه در بسیاری از شهرهای کشور دانشگاههایی اعم از دولتی یا آزاد وجود دارد. انتخاب شهرهای محل سکونت والدین یا پدربزرگ و مادربزرگ و یا شهر نزدیک به محل سکونت آنها اگر بهطور نسبی هم بتواند سایر شاخصهای مورد نظر انتخاب رشته را برآورده کند، از جهاتی مناسب است.
رفتن یک جوانی که بهتازگی از مدرسه فارغالتحصیل شده به شهرهای دور و بهویژه کلانشهرها احیانا میتواند مشکلاتی همچون افزایش هزینهها و تحمیل آن بر اقتصاد خانواده، معضلات مربوط به تغییر سبک زندگی، آسیبهای اجتماعی و... را فراروی آنها قرار دهد. این در حالی است که فرض شود دانشگاه دولتی غیرپولی و دارای خوابگاه است.
اگر وضعیت غیر از این باشد یعنی دانشگاه دولتی پولی یا آزاد و بدون خوابگاه آن وقت هم هزینهها افرایش شدیدی خواهد یافت و هم مشکلات فوقالذکر تشدید خواهد شد. با توجه به نکات ذکر شده در بالا شایسته است خانوادهها با بررسی همه جوانب مرتبط با انتخاب رشته برای فرزند خود به انتخابی آگاهانه دست بزنند تا آیندهای روشن برای او و جامعه خویش فراهم کنند و رضایت خودشان نیز تأمین شود. البته باید توجه داشته باشیم که در دنیای واقعی همه عوامل صددرصد در اختیار ما نیست و ما صرفا از میان انتخابهای ممکن باید دست به بهترین انتخاب بزنیم.
نظر شما